انرژی نیازمندیم

خوب دوستان گرامی

میدونم که از دوری من کاملا کلافه و خسته شدید!! یه دو روز دیگه صبر کنید میام خدمتتون ! یعنی چهارشنبه صبح به وقت مالزی بنده امتحان دارم و شدیدا احتیاج دارم به هر روشی که میدونید واسم انرژی بفرستید باید این درس رو A بگیرم ! واسه معدلم خیلی مهمه ! البته بعدشم خیلی آزاد نیستم چون باید بکوب روی پایان نامه ای کار کنم ولی فعلا انرژیهاتون رو واسه این امتحام بفرستید بعدا راجع به پایان نامه با هم مذاکره میکنیم .

درسته که این گروه واسه لاغری و لایف استایل درست شده ولی میتونیم توی سختیهامون هم همدیگر رو حمایت کنیم مگه نه ؟ برگشتم یه برنامه میذارم که یه گوشه ای درست کنیم هرکی هر مشکلی داره اونجا درمیون بذاره و بچه ها یه روز خاصی همه واسش انرژی بفرستن !! اینطوری حلقه حمایتی مون قوی تر میشه !!!

درضمن اصلا من رو تشویق نکردید ها !! توی این هیر و ویر امتحان و بی تحرکی و شیرینی خواهی و استرس و اینا (که همیشه باعث میشد چاق بشم ) نیم کیلو هم لاغر شدم !! اینا همش از اثرات حلقه حمایتی این گروه هست که باعث شد من با اینکه نمیتونستم وبلاگم رو آپ کنم ولی برنامه ام رو دقیق رعایت میکردم و مواظب بودم تا نکنه امتیاز گروهم رو پایین بیارم . (به زودی جدول این چند روز رو هم میذارم )

ولی این دو روز مونده میخوام یه کمی آزادتر رفتار کنم تا خون به مغزم !!!(نمیدونم من دقیقا این عضو رو دارم یا نه!!!) برسه و واسه امتحان فِرِش باشم


گزارش چند روزه

خوب با اینکه الان بنده در مرخصی به سر میبرم ولی گفتم یه گزارش کلی از عملکرد این چند روزه ام بدم و برم .

 

محدوده کالری

مکمل

آب

ورزش

سرکشی به بچه ها

نه گفتن

 

15-4-

       -

    1

   1

   -

       1

1

16-4-

1

1

1

-

1

1

17-4-

1

1

1

1

0

1

18-4-

1

1

1

2

1

1

19-4-

1

1

1

2

1

1

20-4-

1

1

1

3

0

1

21-4

 

 

 

 

 

 

 

ببخشید دوستای خوبم که نمیتونم بهتون سر بزنم ! این چند وقته حسابی انرژیم گرفته شده هم گلی خانوم که این دفه حسابی سنگ تموم گذاشت و من رو با درمانگاههای مالزی آشنا کرد و هم اینکه برنامه سفرم به ایران کنسل شده و من حسابی پکر هستم! یعنی حالا به کسی نگید ها ولی مثل دیوونه ها همش گریه ام میگیره!!(دیوونه ها که همش میخندن!!!!) خودم میدونم یه چند روزی بگذره خوب میشم ولی خوب دل آدمه دیگه حالیش که نیست مخصوصا وقتی مامان ادم زنگ میزنه و با خوشحالی میگه به همه همسایه ها هم گفتم تو داری میای و آدم دلش نیاد به مامانش بگه که نه نمیتونم بیام ! اون وقت مجبوره بره تو اطاق و تنهایی واسه خودش یه ساعت و چهل و پنج دقیقه عر بزنه! میگم امسال احیانا سال خر نبوده به جای گاو!؟

پ . ن . راستی ! اون لوگ رو هم بیخیالش بشید ! حالا آش دهن سوزی که نبوده !