گزارش سه روز اول از برنامه سیزده روزه پایداری

 اولا که عید همه مبارک !!


خوب این سال جدید مثل همه سال های دیگه بنده تصمیم گرفتم از شر این اضافه وزن خلاص بشم و معلوم هم نیست که بتونم یا نه ! ولی با خودم تصمیم گرفتم برنامه های کوتاه مدت واسه خودم بذارم مثلا مثل همین پایداری سیزده روزه ! دیگه کلا میخوام برنامه های یه ماهه و کمتر بذارم تا بتونم ادامه بدم ! چون خودم رو شناختم و میدونم که اهل برنامه ریزی بلند مدت و این شوخی های باکلاسی نیستم !! 

روز اول که شنبه بوده باشه ، ما دیدیم که اینجا غریبیم و نه دوستی و فامیلی داریم و نه کس و کاری! بعدشم که کلا با ایرانی جماعت در ارتباط نیستیم ! این شد که  بنده اول صبح یه مقداری حرکات ناموزون انجام دادم و یه ربع هم با دستگاه کار کردم بعد افتادم به آشپزی و شیرینی پزی !! جون خودم میخواستم یه مقداری باسلوق درست کنم دوشنبه ببرم مرکز به بچه ها بدم ولی چشمتون روز بد نبینه این نشاسته های اینجا مثل لاستیک میشن! یعنی من سه بار خودم رو کشتم و هر بار فکر کردم حتما یه جای کارم غلط بوده ! بعد این محصولاتی که تولید کردم یه چیزی تو مایه های پاستیله ولی الاستیکیته اش خیلی زیاد تره و کلا برای نرمش فک و دهان خیلی خوبه ! خوب شما تصور کنید هر بار که میخوای این باسلوق بیچاره رو درست کنید باید یه ساعت بالاسر قابلمه واستید و هی هم بزنید هی هم بزنید ! این خودش کلی ورزشه ها! حالا گرمی هوا و رطوبت و اینا رو هم اضافه کنید! فقط بدی کارش اینه که بنده مرتبا در حال تست طعم اینا بودم و خوب لامصب آی کالری داره !!!! 

شب هم یه ساعتی با خانواده !! رفتیم پیاده روی ! و اینطور شد که روز اول را اینگونه به باد فنا دادیم !!! 

و اما روز دوم ... 

این روز خدا وکیلی حرکاتم بیشتر بود یعنی تصمیم گرفتم هر موقع که از خواب بیدار میشم یه کمی ورزش انجام بدم که اگه عصری نشد خیلی عذاب وجدان نکشم !! ولی هنوز به امر شریف کالری شماری و روی نیاوردم . کلا من با این کالری شماری مشکل اساسی دارم ! در این روز خورد و خوراک نانازی واقعا ...... اینا بود !! و ورزش هم در حد دو سه عدد اهنگ دیم دام دارام (البته غیر از اون برنامه صبحگاهی) و همین دیگه !

روز سوم .....

نانازی نگو جیگر طلا !!  آخ من قربون خودم برم الان از همین تریبون ! یه کمی خودم رو تحویل بگیرم ! خانوم ، طلا ، عسل .... جنبه زندگی لایف استایل منم در همین حد هست دیگه ! یه روز که رعایت کنم از شدت جو زدگی خودم رو میکشم ! عرضم به حضور انورتون که بنده صبح نیم ساعت با دستگاه ورزش کردم ! البته یه ۵ دقیقه ای هم گرم کردن و اینا ! بعد از ظهر هم ۳ ساعت پیاده روی داشتم ! البته یه ساعت و نیمش واسه خرید و این ور و اون ور بود ولی من به نیت پیاده روی هی تند تند راه میرفتم هی خانواده میگفتن اوهووووووووووووووووی واستا!!! بعدشم همه طبقات رو با پله طی کردم ! نمیدونم این خانواده چرا وسطای راه پله به من زنگ زده میگه میدونستی فروشگاه کامپیوتری که میخوایم بریم طبقه دوازدهم هست!؟!؟ نمیگه آدم یه دفه از خوشحال هول میکنه قل میخوره میره پایین !!! منم از طبقه ۴ به بعد با آسانسور رفتم ! بعد دوباره خانواده عنایت فرمودن زنگ زدن که نعععععععععع اشتباه کردم همون طبقه دوم هست !!! صد البته در این حالت بنده به علت هیجان بالا کالری بیشتری سوزوندم البته در قسمتای تحتانی خیلی خیلی بیشتر سوختگی (کالری!!) احساس میشد!!

غذا هم صبحونه یه عدد پرتقال یه عدد گوآوا، ناهار جاتون خالی رفتیم رستوران هندی بنده راوا دوسا سفارش دادم (یه چیزی تو مایه های نون لواش با آب خورش قیمه !!) و لاسی!! که همون دوغ خودمون باشه و البته خانواده با لطف زیادی که به نانازی داشتن نصف اون رو نوشیدن ! خوب نوش جونشون! شام هم دو عدد کتلت نانازی پز فرد اعلا خوردم که بسی خوشمزه بود!


نظرات 9 + ارسال نظر
صبا سه‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:02 ب.ظ http://ssaabaa.blogfars.com/

سلام نانازی خیلی خوش آومدی چقدر خوب کاری کردی که به گروه ما آومدی . لطفا وزن خودت رو در روز اول عید بگو. اگه ان روز رو نداری وزن الان رو بگو.
بعد هم سعی کن که جدول غذایت رو ولو شده بدون کالری بنویس یا حداقل اینکه هر روز چی خوردی
دیدم که اهل ورزش و اینها هم که هستی و خیلی خوبه پس همینطوری ادامه بده . پس فعلا بیا با هم پایداری کنیم. قربونت و راستی مهمتر از همه عیدت مبارک باشه .

صبا سه‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:05 ب.ظ

میگم ها شما عضو جدید هستی دیگه ؟ اخه نوشتی مرسی که هرروز سر میزنی گفتم که نکنه مریم هستی که قراره یک وب لاگ جدید درست کنه

صبا پنج‌شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 05:01 ب.ظ

نانازی خانم میگم که شما همون نانازی هستی که ما در مسابقه داریم؟ یامریم هستی؟ بهرحال خوشحالم که سه روز رو هر روز از روز قبل بهتر بودی و این خیلی شروع خوبی هست. پس لطفا سعی کن که هر روز از روز قبل بهتر باشی. درضمن کمی در مورد غذاهات بیشتر بنویس که دقیق بدونیم که داری چی میخوری و هم چنین در مورد فعالیت ها . خیلی خوب پیش رفتی و ادامه بده .

صبا جمعه 7 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:10 ق.ظ

نانازی جونم پس روز چهارم و پنجم و ششمم کجاست؟

[ بدون نام ] جمعه 7 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:45 ب.ظ

سلام پس کجا هستی شما ؟

صبا شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:23 ب.ظ

خانمی پس شما کجایی ؟

صبا یکشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:21 ق.ظ

دوست پایدار من , یک هفته از این مسابقه باشکوه خودمون گذشت. یک هفته که بیشتر تمرین کار گروهی و اهمیت به دیگران بود . سعی کن که دیگران اول بشند و نه حتما خودت . برای من که خیلی آموزشها داشت و مهمتر از همه اینکه مهر و صفایی که هست طوری که من واقعا لذت میبرم از دقیقه به دقیقه این برنامه و البته کاهش وزن با همدیگه . بهرحال به امید اینکه هفته دیگه هم همینطوری با همین صفا وو مهربانی همه همراه باشه و پشت هم باشیم و به هم کمک کنیم و بتونیم در لحظات تنهایی و فشار و دلسردی دست به سوی همدیگر دراز کنیم. امیدوارم که از فردا یک استارت قوی به کارت بزنی و سعی کنی که با ورزش بیشتر و تغذیه مناسب تر به آروزهات برسی.

صبا یکشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 07:04 ب.ظ

دوست گل و پایدار من , میدونی که فقط 5 روز به پایان پایداری مونده؟ و فقط ما پنج روز داریم که نشون بدیم که میشه از ایام عید لذت ماکزییم برد ولی چاق نشد و زیاده روی نکرد .و نشون بدیم که پایداری بزرگترین راه حل برای کاهش وزنه؟ میدونید که اگه هفته گذشته کمی زیاده روی کردید حالا باید کمی کنترل شده تر باشید و اگه کمتر ورزش کردید حالا باید بیشتر ورزش کنید؟ و راستی میدونید که بعد از سیزده روز میشه یک برنامه جدید ریخت که با هم گروهی به سوی وزن ایده ال پیش بریم ؟ و اخرش همه با هم به هدف برسیم و با خوشگلتر و خوشگلتر بشیم . بهرحال خواستم یاداوری کنم یادت باشه اخرهای ایام عیده و ماکزییم لذت رو ببر و البته پایداری سرمشق هر روزه باشه. پیش به سوی کاهش وزن ماکزییم با پایداری و دلسرد نشدن و دوست داشتن و لذت بردن از هر روز خودمون.

صبا دوشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:30 ق.ظ

کجایییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد